خلاقیت افراد در دوران کودکی، قابلیت پرورش بسیاری دارد. از این رو می توان با آموزش موثر به پرورش خلاقیت کمک کرد. در سنین پیش از دبستان شخصیت کودک پایه ریزی می شود و توانایی های خود (ازجمله خلاقیت) را شکوفا می کند. این دوره، دوره بسیار حساسی است و والدین و مربیان باید مراقب فعالیتهای کودکان و برخورد خود با آنها باشند، چرا که بسیاری از استعدادها در آن دوره فرصت بروز نمی یابند و در سنین بالاتر به سختی می توان آنها را شکوفا ساخت. در این دوره بیش از 70 درصد زمان آزاد کودکان، به بازی اختصاص می یابد و فعالیت بازی برای کودک بسیار لذت بخش است. بازی به صورت خودجوش بوده و از درون کودک نشات می گیرد. کودک به وسیله بازی است که هیجانات خود را به بیرون منتقل کرده و محیط اطراف را شناسایی می کند. فعالیت بازی، همراه با تخیل صورت می گیرد. تخیل، پایه و اساس شکل گیری خلاقیت است، از این ضرورت دارد که والدین به وسیله بازی، کودک را به سمت خلاقیت رهنمون سازند.
فعالیت بازی برای اینکه بتواند با خلاقیت پیوندی عمیق داشته باشد. اصولی را باید در رابطه با آن درنظر گرفت. یکی از اصول مهمی که باید در بازی کودکان در نظر گرفته شود، اسباب بازی است. اسباب بازی، کودکان را با رنگها و شکل ها آشنا می سازد، پس ما باید در انتخاب اسباب بازی دقت کنیم. اگر اسباب بازی هایی که برای کودک مان در نظر می گیریم، خیلی ساده باشند،کودک ما اصلا به فکر کردن ترغیب نمی شود. کمی با اسباب بازی، بازی می کند و سپس آن را در گوشه ای رها کرده و می رود، اما اگر اسباب بازی ما خیلی پیچیده باشه نیز چندان مناسب نیست. کودک از بازی کردن با اسباب بازی پیچیده خسته می شود و نمی تواند از آن لذت ببرد. بر این اساس می توان گفت که اسباب بازی باید متناسب با سن کودک انتخاب شود. مبحث دیگردر رابطه با اسباب بازی این هست که اسباب بازی باید به گونه ای باشد که کودک با آن بازی کند نه اینکه ما اسباب بازی را روشن کرده و کودک تنها تماشاچی حرکت آن باشد. به عنوان مثال اسباب بازیهای کوکی گران قیمت هیچ خلاقیتی را برای کودک به دنبال ندارند. چون کودک ما در ارتباط با آن اسباب بازی منفعل است.
در رابطه با اسباب بازی، اگر والدین مشاهده کردند که کودک از یک وسیله بی ارزش به عنوان اسباب بازی استفاده می کند و مرتب به سراغ آن می رود. این نشان دهنده خلاق بودن کودک است. گاهی اوقات والدین اسباب بازی های گران قیمتی را برای کودک خود خریداری می کنند، اما کودک با یک شی بی ارزش مانند یک جعبه کبریت خالی بازی می کند. این وضعیت نه تنها جای ناراحتی ندارد. بلکه بسیار امید بخش نیز می باشد. کودک ما به اسباب بازی گران قیمت توجه ندارد، اما در عوض در ذهن خود با آن جعبه کبریت تصویرسازی می کند و گاهی آن را ماشینی تصور می کند و روی زمین می کشد و بازی هایی از این دست را با آن انجام می دهد. در بازی، بهتر است که کودک با خلاقیت خودش نحوه بازی کردن با وسایل را یاد بگیرد نه اینکه والدین اسباب بازی را به کودک داده و سپس برایش توضیح دهند که با این اسباب بازی چه بازی هایی را می توانی انجام دهی. به عنوان مثال آنها نباید به کودک آجرهای پلاستیکی داده و سپس بگویند که با اینها خانه، پل، آدمک و... بساز بلکه باید آجرها را به کودک داده تا خودش نحوه بازی کردن با آنها را فراگیرد.
علاوه بر اسباب بازی، مورد دیگری که در بازی و خلاقیت مطرح است، اختیار و آزادی کودک می باشد.کودک به آزادی و اختیار نیاز دارد تا بر اساس علاقه و رغبت خودش بازی کند. در بازی داشتن اختیار و آزادی اصل است و این آزادی و اختیار است که کودک را به خلاقیت می رساند. اگر والدین و مربیان تصمیم داشته باشند که از بازی استفاده آموزشی کنند یا بازی بچه ها را به سمت آموزش دادن و یادگیری هدایت نمایند. بازی حالت اجبار به خود گرفته و کودک در آن احساس آزادی نمی کند، پس نمی تواند خلاق باشد.
در کنار موارد فوق، عامل زمان نیز در بازی و خلاقیت اهمیت ویژه ای دارد. گاه پدر و مادر برای بازی کودک زمان تعیین می کنند به عنوان مثال گاه به کودک می گویند که یک ساعت تو را به پارک می برم تا بازی کنی یا یک ساعت در خانه با تو بازی می کنم، اما بهتر است برای کودک زمان تعیین نکنیم تا او بدون هیچ محدودیت و با آرامش به بازی خود بپردازد. وقتی که برای بازی زمان در نظر بگیریم و از ابتدا به کودک بگوییم تا فلان ساعت فقط می توانی بازی کنی، این امر سبب می شود که کودک با آرامش کمتری بازی را آغاز کند زیرا تصور می کند که قراردادی به او تحمیل شده است. بهتر است که برای بازی کودکان تا جایی که برایمان مقدور است زمان صرف کنیم چرا که از ورای همین بازی ها است که علاوه بر اینکه ما می توانیم به پرورش خلاقیت کودکان کمک کنیم، می توانیم به شکل گیری صفات نیکو در آنها اقدام نماییم. در ادامه به بازی هایی که می تواند زمینه ساز خلاقیت شود اشاره می شود.(در این مقاله به شرح مختصر هر بازی پرداخته می شود. برای آشنایی دقیق با هر بازی و اجرای موثر آن، از کلیپ مربوط به آموزش خلاقیت به کودکان پیش از دبستان دیدن فرمایید.)
نمایش تقلیدی: بهترین نوع بازی ای که بچه ها قبل از دبستان انجام می دهند، بازی ای است که در آن کودکان از نقش پدر و مادر تقلید می کنند. زمانی که کودک از بزرگترها در بازی تقلید می کند و می خواهد روسری مادر یا لباسی از پدر را برتن کند، در واقع می خواهد بازی نقش کند و این تقلید او همراه با خلاقیت است، زیرا در این بازی است که کودک با کمک خلاقیت خود نقش آفرینی می کند.
آب بازی: یکی دیگر از بازی ها، آب بازی می باشد، آب بازی، بازی ای است که سبب آرامش کودکان می شود. کودکان وقتی آب بازی می کنند با پاشیدن آب به این سمت و آن سمت فشار و عصبانیتی که در درونشان هست تخلیه می کنند و زمانی که کودک آرام شد، در حالت آرامش خاطر هست که افکار خلاقانه در ذهنش شکل می گیرد. برای همین اگر والدین تصمیم داشتند که فرزند خود را به فعالیتی خلاقانه ترغیب کنند یا کاری را به او یاد بدهند، بهتر است بعد از آب بازی اقدام کنند.
بازی با نقاشی: یکی از بهترین راه های پرورش خلاقیت در کودکان، نقاشی کردن است. در این رابطه والدین می توانند چند خط بکشند و به کودک بگویند در این چند خط چه شکل هایی را حدس میزنی و از او بخواهند تا شکل ها را نشان داده و توضیح بدهد و والدین باید با دقت به توضیحات کودک گوش دهند و کودک را تشویق کنند تا نقاشی اش را ادامه دهد.
علاوه بر بازی های عنوان شده، ما می توانیم با استفاده از وسایل معمولی ای نیز که در خانه داریم با کودکان خود بازی کنیم مثلا چند شی مثل کتاب، لیوان شیشه ای، کاسه پلاستیکی را برمی داریم به کودک نشان می دهیم که خوب نگاهشان کند و آنها را لمس نماید. سپس چشمان کودک را می بندیم و با یک میله یا مداد به هرکدام از آنها ضربه می زنیم و از کودک می پرسیم که بگوید که ما به کدام شی ضربه زده ایم. این بازی سبب می شود که قدرت شناسایی کودک بالا برود و زمانی که قدرت شناسایی کودک بالا برود خلاقیت در او به خوبی پرورش می یابد.
علاوه بر بازی های نامبرده بازی های دیگری نیز موجود می باشد که والدین می توانند از آنها استفاده کنند یا خودشان نیز برای بازی ایده جدید بدهند. در کنار بازی ها، یکی از دیگر از کارهایی که برای پرورش خلاقیت کودکان مفید است خواندن داستان می باشد. در رابطه با داستان والدین می توانند داستانی را برای فرزند خود تعریف کنند بهتر است که این داستان کوتاه باشد و والدین جزئیات آن را برای کودک شرح دهند و سپس از کودک بخواهند که داستان را نقاشی کند این کار علاوه بر اینکه سبب پرورش خلاقیت در کودک می شود زمینه ای را نیز فراهم می آورد تا کودک بتواند جزئی نگر شود. جزئی نگر بودن، نگاه تیزبینانه و دقیق به مسائل را به دنبال دارد. در رابطه با داستان والدین همچنین می توانند داستان را به صورت نیمه تمام برای کودک تعریف کنند و سپس از او بخواهند که ادامه داستان را حدس بزند و برای آنها تعریف کند، ادامه یافتن داستان از زبان کودک و شاخ و برگ دادن به آن تا حد بسیاری زمینه ساز پرورش خلاقیت می شود.